loading...
مبین
لایو بازدید : 13 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
سلام سلام سلام...

یه سلام داغ و صمیمی به همه دوستای گلم بعد از این همه مدت...

دلم برای همتون خیلی خیلی تنگ شده بود...همچنین برای وبم...

راستش بی مقدمه میخوام برم سر اصل مطلب...نیومدم که دوباره وبو راه بندازم و نوشتنو شروع کنم...اومدم به رسم ادب از تک تکتون خداحافظی کنم و برم سراغ زندگیم... زندگی ای که اولین مرحلش کنکور ارشدمه!!

قصد ندارم وبو حذف کنم یا مثل خیلیایی که بعد از تعطیلی وبشون مطالبشو پاک میکنن منم این کارو کنم...چون هر روز به وبم سر میزنم و نظراتتونو میخونم...علاوه بر اون چیزای با ارزشی تو وبم دارم که هیچ وقت دلم نمیخواد از دستشون بدم....برای همین این وب به عنوان با ارزش ترین و بهترین یادگاری عمرم همینجوری باقی میمونه...از مدیر محترم بلاگفا و همه دوستانی هم که فکر میکنن با این کارم فضای بلاگفا و جای اونا رو تنگ کردم پیشاپیش معذرت میخوام...

۱۷ اردیبهشت ۹۲ سومین سال تولد وبمه...تولد دختر مشرقی عزیزم...دختری که اول آریایی بودو بعد شد مشرقی...چقدر زود سه سال گذشت...

یادمه اول که نوشتن رو شروع کردم کلی برنامه براش داشتم و میخواستم حرفایی رو توش بنویسم که یک سال رو دلم مونده و بودو به خاطر بعضی ملاحظات هیچ وقت به زبون نیاوردمشون...

یه کم که گذشت سبک نوشتنم عوض شد...دیگه فکر گذشته و آدماش نبودم...چون موفقیتی که به دست آورده بودم به همه اونا می ارزید....پس بی خیال همه اون حرفا شدم...و دخترم شد اینی که تا الان دیدید...

تو  تمام این مدت چیزایی دیدم و شنیدم که به اندازه یه زن ۴۰ ساله پخته و بزرگ شدم...چیزایی که خیلیاش خوب بود و یه نوع تجربه برام بود...و با تک تک سلولام به این جمله پی بردم:خوب که فکر میکنم میبینم خدا درست همانجایی دستم را گرفت که میتوانست مچم را بگیرد!!

 ممنونم خدای خوبم که همیشه آبرومو حفظ کردی.

بی رودروایسی بگم اینجا با خیلیا دعوا کردم...ولی با خیلیا هم دوستی های محکمی برقرار کردم...یه سری از دوستان لطف داشتن و هرچی لایق خودشون بود رو به من گفتن و یه سریا هم محبت رو در حقم تموم کردن و در تمام این مدت در کنارم بودن و همیشه حمایتم کردن...و یقینا هیچ وقت هیچ کدوم رو فراموش نمیکنم...نه بدی ها رو نه خوبی ها رو...چون متاسفانه یا خوشبختانه آدماییم که حتی کوچکترین حرف و حرکت دیگران به یادم میمونه...پس تا وقتی این حافظه یاری کنه و فراموشی نگیرم تمام حرفا یادم خواهد بود...

ممنون از تک تک کسایی که تو تمام این مدت به وبم سر میزدن...از همه جای ایران و حتی جهان بودن دوستانی که با اینکه خیلیاشونو ندیدم ولی از ته قلبم دوستشون دارم و بهشون فکر میکنم...

جا داره دوستای عزیزم که از شهرهای کشور عزیزمون مثل تهران-ورامین-یزد-سیستان و بلوچستان-اصفهان-برازجان-مشهد-کاشان و خیلی جاهای دیگه و حتی از کشورهای دیگه مثل پاکستان-مالزی-استرالیا و کانادا به این وب میومدن و برام نظر میذاشتن تشکر کنم...از همتون ممنونم و براتون از خدا بهترینا رو میخوام....

مطمئننا هیچ وقت شما و خاطرات این وبو فراموش نمیکنم...دوستانی که همیشه برام عزیزین...

میترای گلم-نینا بهترین دوستم(عاشقتم کباصت)-حمیده جونم-زهره عزیزم-زهراخواهر کوچولوی خودم-مریم عزیزم(آره مریم با خودتم!)-ناهید عزیزم که به شدت دلم واسه خودشو خواهرشو مامان گلش تنگ شده-فرزانه خانم گل که داداش سروشش داره روز به روز بزرگتر و با نمک تر میشه-زیمبوی عزیز همکلاسی قدیمی و رفیق روزهای قشنگم-مهشید عزیزم و خواهر گلش گیتی که سر یه مساله جزئی با من قهر کرده-کیمی خوشگله که همیشه نوشته هاش نمکی و خنده دار بود-ساره عزیزم که دخمر نازش روز به روز شیطون تر و خشگل تر میشه ماشالا-دختر قرتی-دوقلوهای شیطون و .....

آقای  AA برادر بزرگم-حمیدرضا خان مدیر وبلاگ یه پسر بد(که قرار بود با هم بریم دزدی!)-آقای ابراهیم خان بلوچ با شعرها و نثرهای زیبایی که همیشه تو نظرات مینوشتن-آقا بهنام که فکر کنم دیگه آخرای سربازیشه-پسرخاله عزیز با نوشته های قشنگش-جیمبو که اسمش منو یاد یکی از قشنگ ترین خاطرات زندگیم میندازه و....

این دوستان و خیلیای دیگه کسانی بودن که در تمام این مدت از بهترین دوستای وبلاگی من بودن.(البته بعضیاشونو هم از قبل میشناختم و همو دیده بودیم.)...به نوعی رفیقای وبلاگی و مجازی من این عزیزان بودن و به قول عزیزی:رفقایی که همچنان هستند و من قدردانشان و آنها که رفتند خدا به همراهشان...

پیشاپیش سال جدید رو به همتون تبریک میگم...اگه بدی ازم دیدین یا حرفی زدم که ناراحت شدین حلالم کنین...امیدوارم سالی پر از موفقیت و شادکامی و تندرستی رو پیش رو داشته باشین..

پی نوشت ۱:حالا فکر نکنین من رفتم که رفتما!!نه بابا هستم...کامنتاتونو میخونم و جواب میدم...در ضمن اگه خبری باشه که مهم باشه(مثلا ازدواج و اینا!!)حتما حتما میام اینجا بهتون خبر میدم...

پی نوشت ۲:یکی از نزدیکانم بیماری سرطان  داره..برای سلامتیش اگه زحمتی براتون نیست یه صلوات بفرستین...سر سفری هفت سینم کنار بقیه مریضا این عزیز من رو هم دعا کنید...بیشتر به خاطر بچه ۱۲ سالش!!

پی نوشت ۳:این آهنگم به فضای این پست خیلی نزدیکه:http://www.mediafire.com/?j44a4z5h9huyqu1

البته من که وبمو از یاد نمیبرم!!

به امید روزای خوب همتونو به خدای بزرگ میسپارم که خودش بهترین نگهبانه!!

خداحافظ..........................


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 79
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 38
  • بازدید ماه : 38
  • بازدید سال : 47
  • بازدید کلی : 1,162